احساس

	این نظر توسط احمد در تاریخ 1392/05/02 و 4:22 دقیقه ارسال شده است
			من فقط نظرمو گفتم...تصمیم گیری ب عهده بچه ها

	این نظر توسط احمد در تاریخ 1392/05/01 و 21:17 دقیقه ارسال شده است
			خانم امیدی مگه شما پسر خاله کلاه قرمزی هستی؟؟؟ نکنه اسم مستعار دارید.....خوب خودتونو لو دادید پاسخ : √ : نه خیر منظورم قسمت آخر نظر خانم سلیمی بود... رفقای مشتی.

	این نظر توسط سلیمی در تاریخ 1392/04/30 و 19:32 دقیقه ارسال شده است
			عاشق پسر خاله کلاه قرمزیم.دیدی رفته بود یک کیک مسموم رو تنهایی خورده بود تا بقیه مریض نشن!!!!بهش گفتن خب چرا ننداختی دور؟گفت خب مورچه ها میخورن به مورچه که نمیشه سرم وصل کرد.این یعنی ااااخر معرفت... سلامتیه همه رفقای مشتی که هیچ وقت از یادمون نمیرن. پاسخ : √ : سلام... کسی منو صدا زد؟؟؟

	این نظر توسط موسوي در تاریخ 1392/04/28 و 19:09 دقیقه ارسال شده است
			نگاه تــــــو مـــرا عاشق تر از پیـــــش می کند چه معجـــونی می شود زندگــــی با لمسِ دستان تــــو با حسِ عشــــــــــقِ تـــــو

	این نظر توسط احمد در تاریخ 1392/04/27 و 13:14 دقیقه ارسال شده است
			صدا و سیمای ما جایی است که دختره به باباش میگه : تولدت مبارک بعد میره مامانشو بغل و بوس میکنه )))

	این نظر توسط اسدی در تاریخ 1392/04/26 و 22:19 دقیقه ارسال شده است
			عازم یک سفــــــــــــــرم سفری دور به جایی نزدیـــــــــــــک سفری از خود من به خــــــــــــــــــــــــــــودم مدتی است نگاهم به تماشای خداســـــــــــــــــــــت و امیـــــــــــــــــدم به خداوندی اوســــــــــــــــــــــــــــت… پاسخ : مرسی خانم اسدی...

	این نظر توسط اسدی در تاریخ 1392/04/26 و 22:18 دقیقه ارسال شده است
			این روزها دلم اصرار دارد فریاد بزند؛ اما . . . من جلوی دهانش را می گیرم، وقتی می دانم کسی تمایلی به شنیدن صدایش ندارد!!! این روزها من . . خدای سکوت شده ام؛ خفقان گرفته ام تا آرامش اهالی دنیا، خط خطی نشود . . .!!!

	این نظر توسط پورنصرت در تاریخ 1392/04/26 و 22:14 دقیقه ارسال شده است

	این نظر توسط محمودزاده در تاریخ 1392/04/26 و 17:05 دقیقه ارسال شده است
			چه سخت است تشییع عشق روی شانه های فراموشی، وقتی میدانی پنج شنبه ای نیست تا رهگذری بر بی کسی فاتحه بخواند!