مصارف جعبه يک بار مصرف پنير در بعضي نقاط:
- خود پنير
- قالب يخ
- پيمونه برنج
- جا قرصي
- جا ادويه اي
- جا مدادي
- کاسه حمام
- تفاله گير ظرفشويي
- تحويل به بازيافت
- افسوس خوردن که چرا دادنش بازيافت
***************************
يکي از فانتزيام اينه که يه قوطي نارنجي بخرم و توش اسمارتيز بريزم تو جمع غريبه ها اداي آدم مريض ها رو درآرم يکي ازم پرسيد چي شده؟
بگم چيزي نيست، همون سردردهاي هميشگي
بعدم چندتاشو بخورم بگم آآآآآآه
لامصب اِندِ کلاسه!
***************************
دوستاي عزيزي که مي رين باشگاه، تو رو خدا رو همه قسمت هاي بدنتون متناسب کار کنين
بعضيا بالاتنشون اندازه گودزيلاست پاها عين ملخ مزرعه!
***************************
روز تولد بابام با کلي ذوق و شوق پولامو جمع کردم و يه ساعت مچي بهش کادو دادم
برگشته مي گه ممنونم پسر گلم ولي احتياجي به اين کارا نبود
همين که سعي کني تو زندگيت آدم باشي براي من باارزش ترين هديه س!
***************************
هر کس فيس بوک را نشناسد
نيمي از عمر خود را به فنا داده است
و هر کس بشناسد، تمامآن را!
***************************
يه آهنگ خيلي قديمي هم هست که تقريبا مال دوره صفويانه. مي گه که ...
چيه؟ انتظار داري من بدونم چي مي گه؟ مگه ضبط بوده اون موقع؟
***************************
کار بابام از کولر گذشته
ديگه شبا بلند ميشه مياد مودم رو خاموش ميکنه!
***************************
پسره با سن داداشش رو هم 13 سال نمي شه بعد استاتوس زده
GalexyS4 يا I-Phone
کدومش؟
اگه يکيش رو برام نگيرن شب خونه نمي رم!
من سن اون بودم يه دونه از اين عينک شنا داغونا داشتم حموم که مي خواستم برم با خودم مي بردم، بعدش تشت رو آب مي کردم با کله مي رفتم توش و ساعت ها به شادي مي زيستم! والا!
***************************
دکمه روشن کنترلو 20 بار مي زني تلويزيون روشن نمي شه
عصباني مي شي، 2 بار پشت سر هم محکم فشار مي دي روشن مي شه دوباره خاموش مي شه!
***************************
ديگه به درجه اي از عرفان رسيدم که واسه خودم يه چيزي تعريف مي کنم مي خندم
تازه آخرش هم از خودم مي پرسم جان من؟!
***************************
گفت بي من چي مي کشي؟
گفتم نفس!
***************************
قبض موبايلمو براي بابام فرستادم آخرشم نوشتم بوس!
بابام بهم اس ام اس داد اون بوسو پاک کن قبضتو بفرست واسه اون پدر سوخته اي که باهاش حرف مي زدي!
***************************
بهترين مکان براي خواب خونه خود آدمه
راحت ترين توالت، توالت خونه خود آدمه
راحت ترين لباس، لباس خود آدمه
خوش فرمون ترين ماشين، ماشين خود آدمه
بهترين جزوه، جزوه خود آدمه
تميزترين دست، دست خود آدمه
بامزه ترين بچه، بچه خود آدمه
ولي خوشبوترين ادکلن، ادکلنه کسيه که تو خيابون از کنارت رد مي شه!
***************************
به نمک روي آلوچه قسم، خانومه اومده مي گه:
ببخشيد شما که کامپيوتري هستي، نرم افزار free space داري؟
هر چي ميخوام کپي کنم رو هاردم مي گه free space نياز داري!
خدا به سر شاهده قلبم گرفت اصلا!
***************************
يه سوالي ذهنمو درگير کرده
خه من که سني ندارم، کي وقت کردم اين همه بدبخت شم؟
***************************
يکي از محاسبه هايي که سريع انجام مي ديم، محاسبه فاصله من و دادشم و خاهرم نسبت به آيفونه وقتي يکي زنگ درو مي زنه!
***************************
دقت کردين هميشه وقتي دستاتون کثيف يا دستکش دستتونه صورتتونن خارش مي گيره؟
***************************
بابام تا يه جايي بيشتر ساعتو بلد نيست
وقتي مي رم بيرون از يه ساعتي به بعد هي زنگ مي زنه مي گه مي دوني ساعت چنده؟!
***************************
تو خيابون لم داده بوديم به يه ماشين مازراتي يک ميليارد و 200 ميليوني
يه پسره اومد بهم گفت ماشين خودته يا بابات؟
نيم نگاهي بهش کردم و گفتم دوست داشتي تو هم يکيشو داشتي؟ سوئيچشو درآورد سوارش شد و رفت.
درجا افسردگي گرفتم الانم تحت درمانم!
***************************
پسرا موجدات شادي هستن به چند دليل:
- اسم و فاميلشون رو هميشه نگه مي دارن
- مکالمات تلفني شون بيشتر از يه دقيقه نيست
- براي يه سفر پنج روزه يه شلوار جين کافيه
- اگه جايي دعوت نشن قهر نمي کنن
- در طول زندگي نيازي به تغيير مدل مو ندارن
- براي 25 نفر در طول 25 دقيقه سوغاتي مي خرن
***************************
بالاخره تو شرکت اپل استخدام شدم
اونجا سيب گاز مي زنم!
***************************
چقدر خوبه وقتي که داري جوجه کباب درست مي کني خودش بچرخه و بگه: اينجام ... اينجام ... اينجام نپخته! اين دانشمندا چيکار مي کنن پس؟ الکي فقط دارن حقوق مي گيرن!
***************************
يارو از نيمرخ شبيه قالپاق پيکانه
استاتوس زده درگيرم نشو رسوا نمي شوم!
آخه پلشت تو خوبه عامل جنگ جهاني سوم نشدي!
***************************
لپ تاپ رو پامه دارم باهاش کار مي کنم
بابام اومده تو اتاقم ميگه لپ تاپت روشنه؟
ميگم نه، رو زمين داشت گريه مي کرد گذاشتمش رو پاهام آروم بگيره! بعد بهش ميگم کاري داري باهاش؟
ميگه نه، صداي گريه ش تا تو اتاق من ميومداومدم بهت بگم گناه داره بغلش کن